معنی investigador
investigador
محقّق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با investigador
investigador
investigador
مُحَقِّق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
investigatore
investigatore
مُحَقِّق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Investigator
Investigator
مُحَقِّق، بازپُرس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
instigador
instigador
مُحَرِّک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
investigar
investigar
تَحقِیق کَردَن، بَررَسی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
instigador
instigador
مُحَرِّک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
investigar
investigar
تَحقِیق کَردَن، بَررَسی کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
investidor
investidor
سَرمایِه گُذار
دیکشنری پرتغالی به فارسی