معنی inflar
inflar
بادکنک کردن، باد کردن، تورّم ایجاد کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با inflar
inflar
inflar
بادکُنَک کَردَن، باد کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inalar
inalar
اِستِنشاق کَردَن، اِستِنشاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inflasi
inflasi
تَوَرُّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
anular
anular
باطِل کَردَن، حَلقَوی، بی اَثَر کَردَن، لَغو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
anclar
anclar
لَنگَر اَنداختَن، لَنگَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inhalar
inhalar
اِستِنشاق کَردَن، اِستِنشاق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
influir
influir
تأثیر گُذاشتَن، نُفوذ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflamar
inflamar
آتَش اَفروختَن، مُلتَهِب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflado
inflado
بادکَردِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی