معنی inflamar
inflamar
آتش افروختن، مشتعل شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با inflamar
inflamar
inflamar
آتَش اَفروختَن، مُلتَهِب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflamasi
inflamasi
اِلتِهابی، اِلتِهاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
informar
informar
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflamado
inflamado
مُلتَهِب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
informar
informar
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inflamado
inflamado
مُلتَهِب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inflar
inflar
بادکُنَک کَردَن، باد کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflar
inflar
بادکُنَک کَردَن، باد کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی