معنی infectado
infectado
مبتلا به، مبتلا شده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با infectado
infectado
infectado
مُبتَلا بِه، مُبتَلا شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afectado
afectado
ساختِگی، تَحتِ تَاثیر قَرار گِرِفتِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
infectar
infectar
آلودِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
infectar
infectar
آلودِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی