معنی incrustar
incrustar
درون سازی کردن، پوشاندن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با incrustar
incrustar
incrustar
دَرون سازی کَردَن، جاسازی کُنید، قَرار دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incruster
incruster
دَرون سازی کَردَن، مُنَبَّت کاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incautar
incautar
ضَبط کَردَن، تَصاحُب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی