معنی incomum
incomum
غیرمعمولی، غیر معمول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با incomum
comum
comum
رایِج، مُشتَرَک، عُمومِیَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی