معنی inclinado
inclinado
کج، متمایل شد، شیب دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با inclinado
inclinado
inclinado
شیب دار، مُتِمایِل شُد، کَج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inclinato
inclinato
شیب دار، مُتِمایِل شُد، کَج
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inclinare
inclinare
تَمَایُل داشتَن، کَج کَردَن، شیب دادَن، شیب داشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inclinação
inclinação
تَمَایُل، شیب، شیبداری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inclinar
inclinar
تَمَایُل داشتَن، کَج کَردَن، شیب دادَن، شیب داشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inclinar
inclinar
تَمَایُل داشتَن، کَج کَردَن، شیب داشتَن، شیب دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی