معنی inchaço
inchaço
ورم، تورّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با inchaço
inchado
inchado
پُفی، مُتِوَرِّم، وَرَم کَردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hinchado
hinchado
پُفی، مُتِوَرِّم، وَرَم کَردِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inchar
inchar
نَفخ کَردَن، مُتِوَرِّم شُدَن، وَرَم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی