معنی imprudente imprudente بی باک، بی پروا، بی احتیاط، ناقص، بی ملاحظه، ناخوشایند دیکشنری پرتغالی به فارسی
imprudente imprudente بی اِحتیاط، بی پَروا، بی مُلاحَظِه، ناخُوشایَند، ناقِص دیکشنری اسپانیایی به فارسی