معنی impressionar
impressionar
تأثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با impressionar
impressionare
impressionare
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impresionar
impresionar
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impressionner
impressionner
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impressione
impressione
بَرداشت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
impression
impression
بَرداشت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pressionar
pressionar
فِشار دادَن، را فِشار دَهید، فِشار آوَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی