معنی implementar
implementar
اجرا کردن، اجرا کنند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با implementar
implementar
implementar
اِجرا کَردَن، اِجرا کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
implementare
implementare
اِجرا کَردَن، اِجرا کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
complementar
complementar
تَعرِیف کَردَن، مُکَمِّل، تَکمِیل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
suplementar
suplementar
مُکَمِّل کَردَن، مُکَمِّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
complementar
complementar
تَکمِیل کَردَن، مُکَمِّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
suplementar
suplementar
مُکَمِّل کَردَن، اِضافی
دیکشنری پرتغالی به فارسی