معنی imergir
imergir
غرق کردن، غوطه ور کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با imergir
emergir
emergir
ظُهور کَردَن، ظُهور کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
immerger
immerger
غَرق کَردَن، غوطِه وَر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
émerger
émerger
ظُهور کَردَن، ظُهور کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
emerger
emerger
ظُهور کَردَن، ظُهور کُنَد، نَمایان شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
divergir
divergir
واگَرا شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sumergir
sumergir
غَرق کَردَن، غوطِه وَر کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
divergir
divergir
واگَرا شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی