معنی hesitante
hesitante
با تردید، مردّد، شخص مردّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با hesitante
esitante
esitante
با تَردِید، مُرَدَّد، شَخص مُرَدَّد، مُتِزَلزِلانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visitante
visitante
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
habitante
habitante
ساکِن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visitante
visitante
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
habitante
habitante
ساکِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Hesitance
Hesitance
تَردِید، دُودِلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hésitant
hésitant
شَخص مُرَدَّد، مُرَدَّد، مُتِوَقِّف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی