معنی herdar
herdar
ارث بردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با herdar
heredar
heredar
اِرث بُردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
herder
herder
گِلِه داری کَردَن، چُوپَان
دیکشنری هلندی به فارسی
hörbar
hörbar
بِه طُورِ شِنَوایی، قابِلِ شِنیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
cerdas
cerdas
مُبتَکِرانِه، باهوش، هوشمَند، زودفَهم، با مَنابِع، زیرَک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perder
perder
اَز دَست دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bordar
bordar
گُلدوزی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hervir
hervir
جوش آوَردَن، جوشیدَن، خَشمگین شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hurgar
hurgar
جُستُجو کَردَن، زیر و رو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
serrar
serrar
اَرِّه کَردَن، دید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی