معنی habitação
habitação
مسکن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با habitação
habitução
habitução
عادَت پَذیری، عادَت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coabitação
coabitação
هَمزیستی، زِندِگی مُشتَرِک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hesitação
hesitação
تَردِید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
agitação
agitação
اِضطِراب، تَحریک، شور و شُوق، آشوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی