معنی grosso
grosso
اهانت آمیز، ضخیم، بی ادب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با grosso
grasso
grasso
چاق، چَربی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rosso
rosso
قِرمِز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
grossir
grossir
چاق شُدَن، بُزُرگتَر شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grosir
grosir
عُمده، عُمده فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
grueso
grueso
چاق و چِلِّه، ضَخیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grosor
grosor
ضِخامَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grosero
grosero
اِهانَت آمیز، بی اَدَب، بی اِحساس، زِشت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
grasoso
grasoso
چَرب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
scosso
scosso
لَرزان، تِکان خُوردِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی