معنی grosseiro
grosseiro
بی احساس، بی ادب، زشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با grosseiro
grosseria
grosseria
بی نَظمی، بی اَدَبی، خَشِن بودَن، بی نِزاکَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
grossier
grossier
اِهانَت آمیز، بی اَدَب، بی اِحساس، زِشت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grossir
grossir
چاق شُدَن، بُزُرگتَر شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
grosero
grosero
اِهانَت آمیز، بی اَدَب، بی اِحساس، زِشت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی