معنی gravidade
gravidade
شدّت، جاذبه، تیره روی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با gravidade
brevidade
brevidade
کوتاهی، اِختِصار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gracidare
gracidare
صِدایِ خَش خَش کَردَن، غَرغَر کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gratuidade
gratuidade
بی دَلیل بودَن، رایِگان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
suavidade
suavidade
لِطافَت، نَرمی، مُلایِمَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gravedad
gravedad
تیرِه روی، جاذِبِه، شِدَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cavidade
cavidade
حُفرِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
raridade
raridade
نُدرَت، نادِر بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی