معنی futilidade
futilidade
بی ثمری، بیهودگی، بی ارزشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با futilidade
futilidad
futilidad
بی ثَمَری، بیهودِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
utilidade
utilidade
کُمَک رِسانی، سودمَندی، مُفید بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fatalidade
fatalidade
مَرگبار بودَن، مَرگبار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frutalidade
frutalidade
میوِه داری، باروَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
facilidade
facilidade
آسانی، سُهُولَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fertilidade
fertilidade
باروَری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inutilidade
inutilidade
بیهودِگی، بی فایِدِه بودَن، بی اَرزِشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
utilidad
utilidad
کُمَک رِسانی، سودمَندی، مُفید بودَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی