معنی frugal
frugal
مقتصد، صرفه جو، محدود
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با frugal
frugal
frugal
مُقتَصِد، صَرفِه جو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
frugal
frugal
مَحدود، صَرفِه جو، مُقتَصِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frugale
frugale
مُقتَصِد، صَرفِه جو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Frugal
Frugal
مُقتَصِد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
brutal
brutal
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Brutal
Brutal
وَحشی، وَحشیانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
feudal
feudal
اِقطاعی، فِئُودَال، بِه طُورِ فِئودالی
دیکشنری آلمانی به فارسی
fregar
fregar
پاک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frágil
frágil
ضَعیف، شِکَنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی