معنی frouxo
frouxo
تنبل، شل، سست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با frouxo
rouco
rouco
گُراز مانَند، خَشِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
roxo
roxo
بَنَفش
دیکشنری پرتغالی به فارسی