معنی frieza
frieza
سرما، سردی، سردمزاجی، یخ بندی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با frieza
firmeza
firmeza
ثَبات، اِستِحکام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
firmeza
firmeza
ثَبات، اِستِحکام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
crueza
crueza
خامی
دیکشنری پرتغالی به فارسی