معنی frequência
frequência
تردّد، فرکانس، تکرار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با frequência
frecuencia
frecuencia
تِکرَار، فِرِکانس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
infrequência
infrequência
کَم تِکرَاری، نادِر بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sequência
sequência
تَرتِیب، دُنبالِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی