معنی francamente
francamente
صریحاً، رک و پوست کنده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با francamente
francamente
francamente
صَریحاً، رُک و پوست کَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
francamente
francamente
صَریحاً، رُک و پوست کَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fracamente
fracamente
بِه طُورِ ضَعیف، ضَعیف، بِه طُورِ جُزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frescamente
frescamente
تازِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
stancamente
stancamente
خَستِه گونِه، خَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
frescamente
frescamente
تازِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frescamente
frescamente
تازِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی