معنی fosforescente
fosforescente
تابش نور، فسفری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با fosforescente
fosforescente
fosforescente
تابِش نور، فُسفُری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fosforescente
fosforescente
بِه طُورِ فُسفُری، فُسفُری، تابِش نور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی