معنی forrado
forrado
فرش شده، ردیف شده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با forrado
borrado
borrado
تاریک، تار شُد، مُبهَم، کَثیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
forjado
forjado
جَعلی، ساختِه شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fornido
fornido
قَوی هِیکَل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
floreado
floreado
گُلابی، گُل زَدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
firmado
firmado
اِمضا شُدِه، اِمضا کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cerrado
cerrado
قُفل شُدِه، بَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cortado
cortado
بُرِش خُوردِه، بُرِش دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
feriado
feriado
تَعطیل، تَعطیلات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
jorrando
jorrando
فَوَران
دیکشنری پرتغالی به فارسی