معنی formulação
formulação
فرمول بندی، فرمولاسیون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با formulação
reformulação
reformulação
بَیان مُجَدَّد، فُرمول بَندی مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
formulado
formulado
فُرمولی، فُرمولِه شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
formulado
formulado
فُرمولی، فُرمولِه شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
formulato
formulato
فُرمولی، فُرمولِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
formação
formação
تَشکِیل، آموزِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی