معنی focado
focado
متمرکز، متمرکز شده است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با focado
tocado
tocado
لَمس شُدِه، لَمس کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tocado
tocado
لَمس شُدِه، لَمس کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
morado
morado
سیاه و آبی، بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mojado
mojado
مَرطوب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alocado
alocado
بی فِکر، دیوانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosado
rosado
صورَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cocido
cocido
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfocado
enfocado
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dotado
dotado
بااِستِعداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی