معنی florido
florido
گلابی، گلدار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با florido
fornido
fornido
قَوی هِیکَل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
floridez
floridez
گُل آرایی، شُکوفایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
floreado
floreado
گُلابی، گُل زَدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
flácido
flácido
سُست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
colorido
colorido
رَنگین، رَنگارَنگ، رَنگین بودَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
floridez
floridez
گُل آرایی، شُکوفایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
flácido
flácido
سُست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fiorito
fiorito
گُلابی، گُلدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
colorido
colorido
رَنگین، رَنگارَنگ، رَنگین بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی