معنی feriado
feriado
تعطیل، تعطیلات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با feriado
ferido
ferido
آسیب دیدِه، مَجروح شُد، مَجروح، زَخم زَنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
versado
versado
ماهِر، مُتَبَحِّر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
derivado
derivado
مُشتَقّ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
firmado
firmado
اِمضا شُدِه، اِمضا کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cerrado
cerrado
قُفل شُدِه، بَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cercado
cercado
مُحاصِرِه، حِصارکِشی شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
variado
variado
مُتِنَوِّع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
periodo
periodo
دَورِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
derivado
derivado
مُشتَقّ
دیکشنری پرتغالی به فارسی