معنی fabricação
fabricação
ساخت، تولید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با fabricação
fibrilação
fibrilação
لَرزِش، فیبریلاسیون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abdicação
abdicação
واگُذاری، کِنارِه گیری
دیکشنری پرتغالی به فارسی