معنی exsudação
exsudação
ترشّح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با exsudação
exumação
exumação
اِستِخراج اَز قَبر، نَبشِ قَبر
دیکشنری پرتغالی به فارسی