جدول جو
جدول جو

معنی estridente

estridente
بلند، شیطون، پر صدا و خودخوٰاه، زنگ زدگی، گوش آزار، خراشیده، جیغ کش، زهرآگین، پر سر و صدا
دیکشنری پرتغالی به فارسی

واژه‌های مرتبط با estridente

stridente

stridente
پُر سَر و صِدا، مُتَلَاطِم، پُر صِدا و خُودخوٰاه، جیغ زَدَن، جیغ کِش، خَشِن، زَهرآگین، فَریاد زَنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی