معنی estragar
- estragar
- خراب کردن
واژههای مرتبط با estragar
restregar
- restregar
- سَر بِه سینِه زَدَن
entregar
- entregar
- تَحویل دادَن، تَحویل دَهید
estragado
- estragado
- فاسِد، خَراب شُدِه
estagiar
- estagiar
- کارآموزی کَردَن، کَارآمُوز
entregar
- entregar
- تَحویل دادَن، تَحویل دَهید
esfregar
- esfregar
- زَمین پاک کَردَن، سَر بِه سینِه زَدَن، مالِش دادَن، پاک کَردَن
estradare
- estradare
- اِستِرداد کَردَن، اِستِرداد
estafar
- estafar
- فَریب دادَن، تَقَلُّب
estalar
- estalar
- تَرَق تَرَق کَردَن، ضَربِه مُحکَم و ناگَهانی، جَویدَن با صِدا، خُرد کَردَن، ضَربِه سَریع زَدَن