معنی estagnado
estagnado
ایستا، راکد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با estagnado
estancado
estancado
ایستا، راکِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
estampado
estampado
نَقش دار، چاپ کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
estragado
estragado
فاسِد، خَراب شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
estampado
estampado
نَقش دار، طَرح دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
estagnação
estagnação
رُکود
دیکشنری پرتغالی به فارسی
esmagado
esmagado
فِشُردِه، خُرد شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی