معنی espiar
espiar
خیره نگاه کردن، چشمک زدن، جاسوسی کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با espiar
espiar
espiar
جاسوسی کَردَن، جاسوسی، دُزدَکی نِگَاه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expiar
expiar
جُبران کَردَن، کَفّارِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expiar
expiar
جُبران کَردَن، کَفّارِه دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
espiare
espiare
جُبران کَردَن، کَفّارِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
essbar
essbar
قابِلِ خُوردَن، خُوراکی
دیکشنری آلمانی به فارسی
expirar
expirar
مُنقَضی شُدَن، مُنقَضی شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aspirar
aspirar
آرِزو داشتَن، آرِزو کَردَن، آسپیرِه کَردَن، فیلتِر کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desviar
desviar
اِنحِراف کَردَن، مُنحَرِف کَردَن، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
respirar
respirar
دَمیدَن، نَفَس بِکُش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی