معنی espalhar
espalhar
گسترش دادن، برای گسترش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با espalhar
despachar
despachar
اِرسال کَردَن، اِعزام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
respaldar
respaldar
تَأیید کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
empalmar
empalmar
تَرکیب کَردَن، اِتِّصال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
escaldar
escaldar
آسیب رِساندَن با حَرارَت، سوزاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
espantar
espantar
وَحشَت زَدِه کَردَن، تَرساندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
espaciar
espaciar
فَضا دادَن، فَضا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
estallar
estallar
صِدایِ اِنفِجار دادَن، تَرکیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
despachar
despachar
اِرسال کَردَن، اِعزام
دیکشنری پرتغالی به فارسی
escaldar
escaldar
آسیب رِساندَن با حَرارَت، سوزاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی