معنی erradicação
erradicação
نابودی، ریشه کنیٰ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با erradicação
irradiação
irradiação
تَشَعشُع، تابِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی