معنی envergonhar
envergonhar
شرمنده کردن، خجالت کشیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با envergonhar
envergonhado
envergonhado
شَرمَندِه، خِجالَت زَدِه، شَرم زَدِه، خِجالَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی