معنی enjoado
enjoado
دچار حالت تهوّع، حالت تهوّع، تهوّع آور، آزرده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با enjoado
enojado
enojado
عَصَبی، عَصَبانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfocado
enfocado
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
engomado
engomado
آهار، نِشاستِه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
enfado
enfado
خَشمناکی، عَصَبانیَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enjoo
enjoo
دَرد سَفَر، دَریازَدِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی