معنی engenho
engenho
خلّاقیت، نبوغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با engenho
ingenuo
ingenuo
سادِگی، سادِه لُوح، صَادِق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ingenio
ingenio
خَلّاقِیَت، شوخ طَبعی، ذِکاوَت، زیرَکی، نُوآوَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ingenuo
ingenuo
سادِگی، سادِه لُوح، صَادِق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
engenhoso
engenhoso
جالِب، مُبتَکِرانِه، با مَنابِع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
engano
engano
فَریب
دیکشنری پرتغالی به فارسی