معنی encurvar se
encurvar se
قوز کردن، خم شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با encurvar se
encorvarse
encorvarse
قوز کَردَن، خَم شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curvar se
curvar se
تَعظیم کَردَن، تَعظیم، خَم شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی