معنی eleição
eleição
انتخابات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با eleição
afeição
afeição
مَحَبَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rejeição
rejeição
رَد، رَد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reeleição
reeleição
دُوبارِه اِنتِخاب شُدَن، اِنتِخاب مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
seleção
seleção
اِنتِخاب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
elevação
elevação
اِرتِفاع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
leilão
leilão
حَراج
دیکشنری پرتغالی به فارسی
edição
edição
ویرایِش، نُسخِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی