معنی doente
doente
بیمار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با doente
oyente
oyente
شَنَوَنده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fuente
fuente
مَنبَع، چِشمِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
potente
potente
قَوی، قُدرَتمَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agente
agente
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
donante
donante
اِهداکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
potente
potente
قَوی، قُدرَتمَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agente
agente
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decente
decente
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی