معنی dizimado
dizimado
ویران شده، نابود شده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با dizimado
diezmado
diezmado
ویران شُدِه، نابود شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dizimação
dizimação
کاهِش، تَخرِیب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dizimar
dizimar
تِعداد زیاد کاهِش دادَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی