معنی divagar
divagar
دست و پا زدن، پرسه زدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با divagar
devagar
devagar
تَعَلُّل کُنَندِه، بِه آرامی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dilatar
dilatar
گُستَرِش دادَن، گُشاد کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
difamar
difamar
تُهمَت زَدَن، بَدنام کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
divulgar
divulgar
فاش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dilatar
dilatar
گُستَرِش دادَن، گُشاد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
difamar
difamar
تُهمَت زَدَن، بَدنام کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
divulgar
divulgar
فاش کَردَن، اِفشا کَردَن، تَبلِیغ کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dragar
dragar
گودال کَندَن، لایروبی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dragar
dragar
گودال کَندَن، لایروبی
دیکشنری پرتغالی به فارسی