معنی distração
distração
حواس پرتی، هیپرپاراتیروئیدیسم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با distração
distraído
distraído
حَواس پَرت، حَواس پَرتی، حَواس پَرت کُنَندِه، غافِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
filtração
filtração
فیلتِراسیون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
discrição
discrição
مُحتاطی، اِختیار، نامَحسوس بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
distraído
distraído
حَواس پَرت، حَواس پَرتی، غافِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
distorção
distorção
تَحرِیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
distinção
distinção
تَمَایُز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
distratto
distratto
بی تَمَرکُز، حَواس پَرتی، حَواس پَرت، غافِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی