معنی destilar
destilar
تقطیر کردن، تقطیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با destilar
destilar
destilar
تَقطِیر کَردَن، تَقطِیر کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desfilar
desfilar
رِژِه رَفتَن، رِژِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desfilar
desfilar
رِژِه رَفتَن، رِژِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
deslizar
deslizar
سُر خُوردَن، اِسلاید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destripar
destripar
حَذف کَردَن، رودِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destetar
destetar
اَز شیر دور کَردَن، اَز شیر گِرِفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destellar
destellar
دِرَخشان شُدَن، فِلَش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ventilar
ventilar
تَهوِیَه کَردَن، تَهوِیَه کُنید، فِشار کَم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destacar
destacar
جُدا کَردَن، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی