معنی despir se
despir se
لباس درآوردن، برهنه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با despir se
desviar se
desviar se
مُنحَرِف شُدَن، مُنحَرِف کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی