معنی desonrar
desonrar
بی آبرو کردن، بی حرمتی، بی احترامی کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desonrar
deshonrar
deshonrar
بی اِحتِرامی کَردَن، بی حُرمَتی، بی آبِرو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desonra
desonra
بی اِحتِرامی، بی حُرمَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desmontar
desmontar
پیاده شُدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descontar
descontar
تَخفیف دادَن، تَخفیف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deshonra
deshonra
بی اِحتِرامی، بی حُرمَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desenhar
desenhar
کِشیدَن، بَرایِ طَرّاحی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desdobrar
desdobrar
باز کَردَن، گُشودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
descontar
descontar
تَخفیف دادَن، تَخفیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desmontar
desmontar
پیاده شُدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی